بسمه تعالی
ای علی ای خدای را مرآ ت وای برخسارۀ تو چشم تو ما ت
در حقیقت رخ تو مرآتی است که بود حاکی از حقیقت ذات
وان حقیقت که ذات پاک تر است هست مرآت ذات حق به صفا ت
بخدا آ ن خدا که دیده شود نشود دیده جز د ر این مرآت
علم حق را توئی کتا ب مبین همه آفاق و انفست آیا ت
ذره ما ئیم و افتا ب توئی آفتا بـــــا بتـــا ب بر ذرات
خیزوما را چونوح ازاین طوفان بده ای کشتی نجات نجا ت
تا نمرد یم تشنه لب ما را بده ای چشمۀ حیا ت حیا ت
عجبی نزد ما زحبّ تو نیست که کند سیئـا ت را حسنا ت
اری انجا که شمس جلوه کند محو گردد ز نور او ظلمـا ت
بود ش ا بلیس در عبود یت گرچه فوق کروبیا ن درجا ت
اندر آدم چو سجده بر تو نکرد درجا تـش ز کبــر شد درکات
خلق را بینش لقای تو نیست ما نجوئیــم بینــش از اموات
زنده باید که درک زنده کند این نظر نیست در عظام و رفات
قوم بی معرفت نه انسا نند حیواننـد یا جمــا د و نبــا ت
بحر وصف ازل کجا گنجد در ظروف حروف یا کلما ت
ما چه اثبا ت مدح بر تو کنیم ای وجود تو مر ترا اثبا ت
« فواد کرمانی »
نظرات شما عزیزان:
|